ما چگونه در سیرتاریخ ما شدیم؟/ نظریههای تاریخی زیر ساخت پیشرفت کشور میشوند
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۱۶۹۹۳
رسیدن به نظریه تاریخی سه هزارساله ایران مهمترین راهبردی است که میتواند پیشرفت و توسعه کشور را در «آینده نزدیک» رقم بزند و پاسخ این سوال که «ما چگونه، ما شدیم؟» میتواند راهگشای توسعه ایران باشد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ ازنقش برنامه ریزی در پیشرفت کشور و تغییر «آینده نزدیک» ایران چی میدانید؟ چه ایدههایی برای تغییر و تحول در «آینده نزدیک» ایران وجود دارد؟ این دست از سوالها را که پاسخ بدهیم؛ میرسیم به جایی که قرار است سند پیشرفت الگوی پایه اسلامی ایرانی در آینده کشورمان ابلاغ شود؛ البته نه در آیندهای دور! بلکه آیندهای نزدیک که بتواند سند ۵۰ساله کشورمان را اصلاح و تکمیل کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا رویداد «آینده نزدیک» بنا دارد به این وضعیت و آینده نزدیک ایران بین سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۱۴ بپردازد و ایدههای برخی جوانان فعال در دانشگاه، حوزه یا حاکمیت را مرور کند تا محیطی برای گفتگو درباره آینده ایران شکل بگیرد. به همین منظور ستاد پیشرفت جامع منطقهای ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره)؛ مجموعه گفتگوهایی پیرامون نظام برنامهریزی کشور و تأثیر آن در آینده نزدیک ایران ترتیب داده است. در این پرسش و پاسخها، علاوه بر توصیف وضعیت موجود کشور به ایدههای مهمانان برنامه برای تغییر و تحول در نظام برنامهریزی فعلی پرداختهایم.
برنامه عصر پیشرفت از دکتر «میثم مهدیار» به عنوان سومین مهمان خود دعوت کرده است که ایدهها و نظرات خود را درباره تغییرو تحولات برای رسیدن به ایران پیشرفته در «آینده نزدیک» بگوید. میثم مهدیار متولد سال ۱۳۶۰ از شهرلنجان اصفهان است. او دانش آموخته دکتری جامعهشناسی فرهنگی از دانشگاه علامه طباطبایی ومعاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ، هنر و ارتباطات است.
دکتر «میثم مهدیار» گفت وگوی خود را با واژه قصه شروع میکند واژهای که با تاریخ گره خورد است؛ میگوید: انسان یک موجود حافظه دار است و به واسطه همین حافظه، تاریخ دارد و، چون موجود تاریخی است جامعهای را میسازد که وجه تاریخی دارد، اگر بخواهیم راجع به حال و آینده انسانها صحبت کنیم باید سیر تاریخی آن ملت را بدانیم، برنامه ریزی در ایران، معطوف به این است که مردم کشورمان چه نگاه و تصور تاریخی دارند؟ پاسخ این عبارت جهانی که «ما چگونه، ما شدیم؟» میتواند راهگشای ما باشد.
بنا به گفته «میثم مهدیار» داشتن یک روایت تاریخی برای ایران ضرورت توصیف اکنون و آینده کشورمان است به این دلیل که این هویت تاریخی است که راهی به آینده باز میکند و به ما نشان میدهد که به کدام سمت برویم، به نظر من داشتن نظریه تاریخی اولین و مهمترین راهبردی است که در نگاه به آینده باید داشته باشیم.
نظریههای تاریخی چطور میتوانند مسیرتوسعه را در یک کشور نشان بدهند؟
جواب این سوال نوع نگاه و راهبردمان را برای آینده تعریف میکند، به این معنا که این نظریهها اساسا توسعه را شکل دادهاند و نظریههای تاریخی کشور ما معطوف به سه هزاره اخیر ایران بوده است. به همین دلیل سعی برآن است که نظریههای تاریخی غالبی که در توسعه ایران نقش داشتهاند را باز اندیشی کنیم به خصوص از دهه سی به بعد که برنامهریزی توسعه در ایران نهادینه شد.
اگر بخواهیم صورتبندی کنیم سه تا چهار نظریه غالب بیشتر نداریم و بقیه ایدهها و نظریهها زیر سایه نظریههای غالب طرح میشوند در بین نظریهها یکی نظریه هژمون است و این وضعیت توسعه ما را آن نظریه هژمون در جامعهشناسی تاریخی ایران شکل داده است.
اولین روایتها از جامعهشناسی تاریخی ایران را اندیشه چپ با سابقه مشروطیت در ایران شکل داد والبته بیشتر سویههای سیاسی، عدالت خواهانه و اجتماعیاش مورد توجه قرار گرفت؛ ولی از دهه بیست به بعد تقریبا یک وجه نظری پیدا کرد.
ایرانشناسان و مردمشناسان روس اولین کسانی بودند که نظریه مارکس را به تاریخ ایران بست دادند، در این نظریه مسئله این بود که نسبت ما با آن تکامل چند مرحلهای که مارکس برای تاریخ اروپای غربی صورتبندی میکرد چه بوده است؟
نظریه پردازان معتقد بودند که ما به عنوان پیش زمینه ظهور سرمایه داری و صنعتی شدن شبیه به اروپا خواهیم بود و درست همان تکامل فئودالیسمی در تاریخ اروپا که با آنتی تزی به نام سرمایه داری بیرون آمده است در تاریخ ایران هم یک تکامل فئودالیسمی رخ داده و باید منتظر باشیم که سرمایه داری در ایران به همان شکل اروپایی قد علم کند.
حالا این سوال مطرح میشود که چرا نظریهی فئودالیسم ایرانی توسط بلوک شرق و در واقع جبهه شوروی طرح میشود؟
پاسخ این است که بعد از جنگ جهانی دوم شورویها به دنبال توسعه سرزمینی و صدور انقلابشان بودند برای همین سعی میکنند به کشورهایی که میخواهند انقلابشان را صادر کنند ذیل همان طرح تاریخی خودشان، زمینه ساز حضورشان باشد. بلوک غرب بعد از جنگ جهانی دوم این احساس خطر را در مقابل شورویها میکند و آن هم به این صرافت میافتد تا قبل از اینکه شورویها وارد کشورهای جهان سوم بشوند، آنها را بیاورند ذیل طرح تاریخی خودشان.
حالا جالب اینجا است که نظریه جامعه آسیایی یا استبداد شرقی را به تاریخ ایران کاربست بدهند، آن نظریه میگوید: بر خلاف نظریه تکامل تاریخی مارکس، تاریخ ایران از قضا یک تاریخ ثابت راکد چند هزارسالهای داشته، که در یک سلسله حکومتها و دولتهای استبدادی و خودکامه یک فرهنگ عمومی راکد و منفعل ذیل شاهان کشور شکل گرفته است، این نظریه غالب و نظریه هژمون است که سه راهبرد عمده را در نسبت با بوم، فرهنگ عامه و دولت در ایران صورتبندی میکرد.
مهمترین سوال این است که دولتهای استبدادی در ایران از چه جهت توفیق پیدا میکردند که خودکامگیشان را ادامه بدهند؟
به خاطر خشک و پراکنده بودن بوم محیط زیست اقلیم ایران، امکان هم افزایی اقتصادی، امنیتی و اجتماعی وجود نداشت، به همین خاطر مازاد تولید ایلات و عشایر را خیلی راحت، با زور شمشیرجمع میکردند.
در واقع اساس این نظریه برجامعه خشک و پراکنده بنیان گذاشته شده و اقلیم ایران را از همین جهت مهمترین مانع توصیه میدانستند که امکان انباشت ندارد و به همین خاطر نمیتوان فئودالیسم اروپایی را اینجا تجربه کرد. دولتهای استبدادی و خودکامه و بوم ایران مانع توسعه است، بر اساس نظریه هژمون استبداد ایرانی که مهمترین نظریه جامعهشناسی تاریخی ایران به حساب میآید.
به همین علت است که تکنولوژی طی دهههای گذشته درایران سیر صعودی پیدا میکند؟
بله بولدوزرها قناتها و کاریزها و همه دانش و فناوریهای سنتی که در حوزه مدیریت منابع آب داشتیم را از بین میبرند و سد میسازند و ما دچار سندروم ماموریت هیدرولیک میشویم، آبها را جمع میکنیم، سدهایی که مربوط به اقلیم اروپای غربی بوده را به اقلیم خودمان میآوریم.
روی بوم مان، کارخانه وشهرهای بزرگ ساختیم در پایین دست سدها و موتور چاه زدیم، با تراکتورهای عظیم الجثه خاک را به هم زده و دچار فرسایش کردیم، آبها را از سفرههای زیرزمینی بیرون کشیدند و دچار همین بحرانهای محیط زیستی میشویم که در این یکی، دو دههی اخیر خیلی خودش را به جامعه ما نشان داده و مسئله ایجاد کرده است.
با در نظر داشتن این نظریه غالب چه اتفاقی در حوزه فرهنگ عمومی برای ایران رخ میدهد؟
تصویری که این نظریهی هژمون میسازد این است که تاریخ ایران یک تاریخ راکدی بوده و به همین خاطر فرهنگ عمومی که ذیل این تاریخ راکد و استبدادی شکل میگیرد فرهنگ منقاد و منفعل و استبداد زده است که هیچ گونه خلاقیتی ندارد و به همین خاطر همه آن خلاقیتهای فرهنگی، نهادهای تاریخی و فرهنگی که در طول تاریخ ساخته و پرداختهاید را باید از بین ببرید برای اینکه بتوانید توسعه پیدا کنید، واقعا چرا؟
چون میگویند فرهنگ خرافی و تقدیر گرایانه مانع توسعه است. دولت هم یک دولت خودکامهای است که اساسا یک بروکراسی از بالا به پایین بوده و قاعدتا همه آن تجارب در حوزه مدیریت و دیوان سالاریهای سنتی را باید کنار بگذارید و نهادهای جدید در حوزه محیط زیست، حوزه فرهنگ و سیاست وارد جامعه کنید وحالا تبعاتش را میبینیم.
با همه این شرایط پیشنهاد مشخصی برای تغییر وضعیت ایران در «آینده نزدیک» دارید؟
اساتید در دوران انقلاب اسلامی یک نظریه تاریخی آلترناتیوی به نسبت این دو نظریه که عرض کردم صورتبندی میکنند و آن اینکه ما در طی تاریخ با یک تکامل مذهبی و تکامل شیعی مواجه بودیم و مهمترین مسئله اش، نسبت بین دین و سیاست است که از ایران باستان مسئله دینی شدن سیاست را داشتیم و این در هر دوره تاریخی اتفاقاتی را رقم زده است در ادوار تاریخ ایران جاهایی دین و سیاست به همدیگر نزدیک شدند، مسائلی ایجاد کردندو بعد دوباره فاصله گرفتند تا رسیده به انقلاب اسلامی که دیگر دین و سیاست با یکدیگر وحدتی پیدا کردند، این آن نظریه تاریخی است که معتقدین به انقلاب اسلامی یا نظریه پردازان انقلاب اسلامی به آن اتکا میکنند.
چالشی که دراین نظریه تاریخی با آن مواجه هستیم این است که در حوزه ذهن و ایده صورتبندی میشود و نسبتش با بوم و تاریخ مادی ایران خیلی چفت و بست پیدا نمیکند تا بتواند تبدیل به نظریات کاربردی و راهبردی شود و در حوزه توسعه بتواند تاثیرگذار باشد و شکاف بین نظر وعمل به واسطه همین اجمالی بودنش وجود دارد.
به همین دلیل ما سرریزهای نظریههای استبدادی ایرانی را بعد از انقلاب اسلامی تا یک حد زیادی ادامه دادیم و نتوانستیم یک صورتبندی درستی از وضعیتمان و یک تحول جدی در برنامه ریزی خودمان ایجاد کنیم.
حالا باید بتوانیم آن نظریه تاریخی مختاری که ما را از این وضعیت نجات بدهد پیدا کنیم و بتوانیم روی نقاط قوت آن نظریههای تاریخی دیگر سوار شویم و بتوانیم یک روایت واقعیتری از تاریخ ایران را نشان بدهیم.
نظریههای مطرح شده برای ایران چه اشکالاتی را ایجاد میکند؟
نظریه چپ مسئلهاش این بود که صرفا یک تکامل مادی گرایانهای را صورتبندی میکرد که با خیلی از واقعیتهای تاریخی نمیخواند، آن نظریه استبداد ایرانی یا نظریه راست که در واقع جبهه لیبرال در ایران خیلی به آن متکی است، مسئلهاش این است که خیلی از واقعیتهای تاریخی ایران را نمیداند و نهادهای تاریخی که در ایران تداوم داشتند و باعث تداوم ایران شدند را نادیده میگیرند و اشکال نظریهی تاریخی تکامل شیعی این است که نتوانسته است نسبتش را با واقعیتهای مادی، با اقتصاد، بوم و اقلیم ایران چفت و بست کند، ما نیازمند یک نظریه مختاری هستیم در این چهارچوب که بتواند هم در حوزه ذهن و ایده و هم در حوزه عینی و مادیت تاریخی یک نسبت درستی برقرار کند و اگر این اتفاق بیفتد حالا میتوانیم راهی به توسعه پیدا کنیم.
در پایان «مهدی جانی پور»، مدیر روابط عمومی ستاد پیشرفت میگوید: با وجود همه این انتظارها و تعلل در برنامهریزی فقط نرسیدن به الگوی «آینده نزدیک» نیست بلکه برنامه پنجساله ششم هم دو سال است که به پایان رسیده و حتی کمتر از دو سال به پایان مدتزمان سند چشمانداز بیستساله باقیمانده است! از سویی دیگر درهمین وضعیت آشفتگی برنامهای؛ تصمیمهای مهم و بلندمدت و البته درستی گرفتهشده است و اقدامات روبهپیشرفتی را شاهد بودهایم. خوب است بدانیم که این پیشرفتها از دل برنامهها بیرون نیامده است. به همین منظور گفتگوهایی از شبکه افق در برنامه تلویزیونی عصر پیشرفت، کاری از ستاد پیشرفت جامعه منطقهای ستاد اجرایی فرمان امام (ره) به نمایش در میآید که نخبگان جامعه هم درجریان پیشرفت این الگوی برنامهای باشند. گفتگو با جوانان و نخبگان در مورد آینده نزدیک هر شب از شنبه، ۲۲ مهرماه ۱۴۰۲ لغایت ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ هر شب حوالی ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه افق پخش میشود. همچنین رویداد پایانی آینده نزدیک از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۲:۳۰ روز پنجشنبه ۲۷ مهرماه در حوزه هنری برگزار خواهد شد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: نظریه های تاریخی انقلاب اسلامی نظریه تاریخی تاریخی ایران صورت بندی همین خاطر برنامه ریزی جامعه شناسی آینده نزدیک تاریخ ایران ی تاریخی آن نظریه آینده ای مهم ترین نظریه ها ایده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۱۶۹۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آرزوهای شیرین برای محلهای در دروازه تاریخ / «دروازه ری» در انتظار لباس نو
محله دروازه ری قم که خاستگاه ۱۲۸ شهید و بزرگانی همچون سردار موسوی فرمانده ارتش جمهوری اسلامی بوده، این روزها در انتظار پوشیدن لباسی نو بر تن کهنه و زخم خورده خویش است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از قم، ری، تهران، ساوه، اصفهان، کاشان؛ از هر سوی که زائران برای تشرف به حرم مطهر بانوی کرامت قصد ورود به شهر قم را داشتند، باید از دروازهای در باروی شهر وارد میشدند که به «دروازه ری» معروف بود.
دروازه ری که احتمالاً کهنترین دروازه قم قبل از احداث جاده ناصری از مسیر علیآباد به قم و شاهراه ارتباطی شهر با ری و تهران محسوب میشده، تا سال ۱۳۲۱ هنوز پابرجا بوده است.
اگر در اسناد تاریخی که جستوجو کنید، المان هویتی دروازه ری را خواهید دید. یک بنای ساده و گنبدی که نشان از تاریخ پرفرازونشیب شهر قم دارد و کاروانهای اهل دانش و زیارت در سفر به قم را به سمت این شهر راهنمایی میکرده است.
محله دروازه ری و نوبهار (چاله کاظم) پیشازاین، مزرعه سعدآباد را در خود داشت و مقبره «خواجه اباصلت» از یاران امام رضا (ع) را در خود جای داده بود که هنوز هم وجود دارد.
از جمله ازدسترفتههای محله دروازه ری میتوان به «گذر ری» اشاره کرد که جایش در محله خالی است. این گذر سه یا چهارطاق چشمهای داشته که به میدان کهنه و پامنار متصل میشده است. گفته میشود گذر حدود ۴۰ سال پیش تخریب شده و موجب شده است شکل و شمایل کنونی این محله چندان تاریخی و هویتی نباشد.
از پیشههای قدیم مردم این محل که در گذر هم نشانی داشت، میتوان به نمککوبی اشاره کرد. اهالی معاصر این محله هرچند آثاری از برج و باروی دروازه ندیدهاند، اما زیبایی گذر و گاراژی که اتوبوسهای راه پیموده از دشت مسیله به آن وارد میشد را به خاطر میآورند.
این محله تا سالها در برزخی از دشتهای سرسبز و باغات انگور و کورههای آجرپزی محلات مجاور قرار داشت، گویی دروازهای میان بهشت و جهنم بود. در بیرون گذر هرچند شهر تا سالها در حال تغییر و گذر از سنت به مدرنیسم بود، اما قطار مدرنیسم دیرتر و ناقصتر به دروازه ری رسید و غبار فرسودگی را بر تن این محله برجای گذاشت.
مهمترین مشکل محله ناتمام ماندن خیابان و ترافیک ناشی از آن است که به تعبیر اهالی، محله را شبیه به مناطق جنگزده کرده است. حداقل میشد از این بناهای تخریب شده به عنوان فضای عمومی استفاده کرد.
احمد اشعری، کارشناس حوزه شهرسازی از جمله کسانی است که روی مشکلات محله دروازه ری کار علمی انجام داده است و آن را از نظر گونه بافتشناسی «بافت ناکارآمد میانی» دستهبندی میکند.
به گفته وی، محله دروازه ری در خط مرزی بافت تاریخی ۳۰۰ هکتاری قم قرار دارد که در گذشته اراضی کشاورزی و کورهپز خانه بوده، اما از سال ۱۳۳۵ به تدریج سکونت در آن اتفاق افتاده است.
محله دروازه ری بر اساس سرشماری سال ۹۵ حدود ۱۴ هزار و ۷۰۰ نفر جمعیت دارد و چهار هزار خانواده در آن زندگی میکنند. ۲۵ درصد ساکنان محله دروازه ری، از اتباع هستند.
محور این محله در طرح تفصیلی، چهار طبقه دیده شده و قرار است انواع کاربریهای خدماتی در آن لحاظ شود. این خیابان هماکنون ۶۴ نوع فعالیت اقتصادی و خدماتی را در خود جای داده است و بخشی از این فعالیتها نیز سازگاری مناسبی با محله ندارد.
این کارشناس حوزه شهرسازی معتقد است برای مرهم گذاشتن بر این زخم نیمهباز باید پروژه تملک خیابان دروازه ری را تکمیل کرد، اما در عین حال باید تلاش کنیم تا کارکرد محلی و انسجام اجتماعی در این محله حفظ شود.
اشعری با اشاره به وجود فضاهای بلاتکلیف در محله و در جریان تملک نیمهتمام بدنه خیابان، میگوید: با هزینه اندک میتوان این فضاهای بلاتکلیف را به مکانی برای توقف اهالی تبدیل کرد.
وی با اشاره به وجود بعضی کاربریهای ناسازگار در این محله عنوان میکند: با تملک چند پلاک میتوان برای اهالی مسکن تولید و الگوی صحیح توسعه محله را تدوین کرد.
از جمله پیشنهادهای مشاور برای این محله، تملک آبانبار حاج رئیس بهعنوان یک عنصر هویتیِ واقع در آن و اضافه کردن یک عنصر دروازهای در محل طاق قدیم برای ارتقای هویت محلی بود که با پایکار نیامدن اداره کل میراث فرهنگی، معطل مانده است.
این کارشناس شهرسازی معتقد است یک سری از کاربریهای ناکارآمد همچون مصالحفروشی و حمام متروکه در این محله باید برای تأمین خدمات عمومی به کار گرفته شود.
فرایند اجرایی شدن بازآفرینی محله دروازه ری تا امروز بدون تغییر در این تصمیمگیری پیگیری شده است، اوایل سال ۱۴۰۲ شهردار قم اعلام کرد که این پروژه در اولویت تملک با همان عرض ۱۸ متر است.
محمدحسین علیاکبری، مدیر منطقه یک شهرداری قم، مرداد سال گذشته در توضیح مشکلات و چالشهای بازگشایی محله دروازه ری به ریزدانگی املاک این محله اشاره کرد که توافق با مالکان را دچار مخاطره میکند.
مساحت پایین املاک تجاری و کوچک بودن آنها یکی دیگر از معضلات تملک در این پروژه است، چراکه این املاک وسیله امرارمعاش اهالی است، اما ارقام تملک به نحوی نیست که ملک تجاری دیگری جایگزین آن شود، از طرفی بسیاری از ملکها جنوبیساز یا به صورت مشاع است که فرایند تملک را دچار چالش میکند.
از طرفی به گفته این مسئول شهرداری قم، بخشی از این محله در بافت تاریخی قرار دارد و بهسازی آن نیازمند مشارکت سازمان میراث فرهنگی است.
با این همه تاکنون نزدیک به ۴۰ قطعه در محله دروازه ری تملک و تخریب شده و جدولگذاری و ساخت محور نیز در حال انجام است. گام بعدی احداث مرکز فرهنگی و فضای سبز کوچک این محله توسط شهرداری قم است که میتواند امید را به رگهای محله بازگرداند.
مدیر منطقه یک شهرداری قم در پاسخ به ابهاماتی درباره عرض محور دروازه ری، عرض ۱۸ متری را مصوبه طرح تفصیلی شهر قم میداند که با توجه به قرار گرفتن نیمی از محله در محدوده بافت تاریخی، شهرداری بر سر اجرای همین مقدار نیز با سازمان میراث فرهنگی دچار چالش است.
آذرماه سال ۱۴۰۲ بود که دفتر تسهیلگری محله دروازه ری تشکیل و در مسجد این محله جلسات با اهالی برگزار شد. مفهوم احداث دفتر تسهیلگری این است که بهسازی یک محله را تنها کالبدی نبینیم بلکه باید به مسائل اجتماعی و اقتصادی بهصورت توأم با موضوعات کالبدی و عمرانی توجه کرد.
در روزهای اخیر تصاویری در فضای مجازی رد و بدل میشود که نشان دهنده ادامه تملک و تخریب بعضی املاک در مسیر خیابان ۱۸ متری این محله است.
نقش ویژه محله دروازه ری در روزهای دفاع مقدس و تقدیم ۱۲۸ شهید به کشور، حضور مشاهیری همچون امیر موسوی فرمانده ارتش جمهوری اسلامی و وجود جمع بزرگی از ایثارگران انقلاب اسلامی و جنگ از نقاط قوت و سرمایههای اجتماعی این محله است که میتوان با پررنگ کردن این نقش، به بهبود مشارکت اجتماعی برای حل معضلات آن کمک کرد؛ مسجد فعال و اهالی دغدغهمند که روزهای بهتری برای محلهشان آرزو میکنند، از سرمایههای ارزشمند این محله است.
یکی دیگر از سرمایهها و داراییهای محله، تنوع قومیتها و ملیتها است که میتواند فرصت تلقی شود. شبکه خویشاوندی، مهارتهای فنی، همچنین وجود عناصری همچون آبانبار و مسجد از دیگر سرمایههای محله است.
پای صحبت قدیمیها که بنشینی، خاطرات جالبی از روزگار گذشته محله دروازه ری دارند. از گاراژی که محل تردد مسافران به قم بود و روستانشینان و عشایر کلکو از دشت مسیله به آن میرسیدند. از پردهخوانان و پهلوانان که هرازگاهی بساط خود را در میانه محله به پا میکردند و بوی نان سنگک تازه و دود کبابی که زیرگذر به مشام میرسید.
شاید امروز بخشی از این خاطرات دیگر رنگباخته باشد، اما میتوان دروازه ری را طوری بازسازی کرد که اصالتش به یادگار بماند و اهالیاش همچنان پایبند این محله باشند.
کد خبر 746803